عامل انسانی در آستانه حذف از فضای وب؛
اینترنت مــرده است؟
هر چند شواهد قطعی درباره اینترنت مرده وجود ندارد، اما افزایش ترافیک رباتها و محتواهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی در اینترنت واقعی است. یکی از مهمترین نمونههای واقعی در این باره، پروژهای به نام گروکپدیا از شرکت ایکس متعلق به ایلان ماسک است که یک دایرهالمعارف آنلاین ساختهشده توسط هوش مصنوعی است و طی چند ماه اول راهاندازی بیش از ۸۰۰ هزار مقاله تولید کرده است. همچنین، اخیرا، یک ماشین پادکستسازی هوش مصنوعی هفتهای ۳هزار قسمت تولید میکند و مردم به آن گوش میدهند.
تکرار و کمعمقی در وب
بر اساس نظریه اینترنت مرده، محتوای تولید شده در بستر اینترنت از خلاقیت و کیفیت انسانی دور شدهاند و متمرکز بر محتواهای بیکیفیت، کمعمق و تکراری هستند که هدف اصلیشان صرفا جذب کلیک و بازدید است، نه ارزش افزوده واقعی. حتی الکسیس اوهانیان، همبنیانگذار ردیت در مصاحبهای گفته بود که بخش بزرگی از اینترنت امروز «مرده» است و فضای آنلاین بیش از پیش از انسانیت فاصله گرفته. از نظر او، فعالیت زیادی در وب توسط رباتها و محتواهای خودکار انجام میشود نه انسانها. مجله تایم نیز در گزارشی تحلیل کرده بود که «نظریه اینترنت مرده» که زمانی نظریهای حاشیهای بود، اکنون به دلیل افزایش چشمگیر محتواهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی و افزایش فعالیت رباتها دوباره مورد توجه قرار گرفته است.
در نتیجه، این موضوع نگرانیهایی نسبت به انتشار مداوم محتوا توسط سیستمهای خودکار از نظر کاهش کیفیت اطلاعات، از بین رفتن تنوع و اصالت محتوا، افت تعامل واقعی انسان در وب، جایگزینی تبلیغات و الگوریتمها با ارتباطات انسانی و تبدیل تجربه کاربری به انبوه تولیدات هوش مصنوعی ایجاد کرده است. هر چند شواهد قطعی درباره اینترنت مرده وجود ندارد، اما افزایش ترافیک رباتها و محتواهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی در اینترنت واقعی است. در موارد مشخص، گزارشهای فنی نشان دادهاند که حدود نیمی از ترافیک اینترنت در سالهای اخیر ممکن است توسط نرمافزارهای خودکار یا رباتها تولید شده باشد. این آمار سبب شده تحلیلگران نسبت به کمانسانی شدن فضای آنلاین هشدار دهند. همچنین، در سال ۲۰۲۵ چند مقاله آکادمیک منتشر شده که دیدگاه علمی به موضوع دارند.
یکی از آنها به بررسی این نظریه در زمینه تعاملات مصنوعی در شبکههای اجتماعی، افزایش محتواهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی و پیامدهای آن میپردازد. این پژوهش ارتباط میان تلاشهای پلتفرمها برای افزایش تعامل و کاهش ارتباطات واقعی انسان با اینترنت را تحلیل میکند و هشدار میدهد که اولویت دادن به معیارهای جذب مخاطب باعث بیروح شدن فضای اینترنت شده است. مقالهای دیگر به بررسی جنبههای فنیتر سلطه محتواهای AIGenerated و فعالیت رباتها در فضای وب پرداخته است. حتی این نگرانیها در رسانهها، شبکههای اجتماعی و محافل علمی مطرح شده و باعث شده پرسش جدی مطرح شود، درباره اینکه آیا اینترنت واقعا دیگر مثل گذشته زنده و انسانی است یا نه؟
نمونههایی از اینترنت مرده
هر چند نمیتوان به این پرسش که اینترنت زنده است یا خیر، پاسخ دقیقی داد، اما در سالهای اخیر چند نمونه قابلتوجه از پدیدههای ایجاد محتوا توسط هوش مصنوعی یا رباتها ثبت شده که میتوان آنها را در ارتباط با مفاهیمی مانند «اینترنت مرده» دانست یا آنها را در همان چارچوب «فراوانی محتوای خودکار در وب» تحلیل کرد. یکی از مهمترین نمونههای واقعی پروژهای تحت عنوان گروکپدیا از شرکت هوش مصنوعی ایکس متعلق به ایلان ماسک است که یک دایرهالمعارف آنلاین ساختهشده توسط هوش مصنوعی است و طی چند ماه اول راهاندازی بیش از ۸۰۰ هزار مقاله تولید کرده است.
این در حالی است که ویکیپدیا نزدیک به ۸میلیون مقاله دارد. از طرف دیگر، بسیاری از مقالات گروکپدیا از نظر محتوا، ساختار و حتی تعادل دیدگاه سیاسی مورد نقد بودهاند و تاثیر هوش مصنوعی در شکلدهی اطلاعات عمومی را به چالش کشیدهاند. برخی بر این باورند که این پروژه نشان میدهد چگونه محتوا میتواند بهسرعت و کمعمق توسط مدلهای هوش مصنوعی تولید شود، بدون اینکه مثل ویکیپدیا با تلاش انسانی برای دقت و ویرایش همراه باشد. مورد دیگر در این خصوص، محتواهای تولید شده توسط نرمافزارهای خودکار یا رباتهاست.
کارشناسها محتوای متنی و تصویری را که توسط هوش مصنوعی تولید شده و فاقد عمق، معنا یا دقت است، نمونه بارزی از پدیده امروز اینترنت میدانند. این محتوا گاهی باعث سردرگمی کاربران میشود. برای مثال در سال ۲۰۲۴ هزاران تصویر جعلی در فیسبوک پخش شد که توسط هوش مصنوعی ساخته شده بود و حتی هزاران نظر و لایک گرفت. تداوم این وضعیت در تولید محتوا موجب میشود که کاربران واقعی بیشتر در میان «محتوای غلط و بیاصالت» غرق شوند، ارزش اطلاعاتی سایتها پایین بیاید و درک عمومی از فضای آنلاین به شدت افت کند.
در یوتیوب و شبکههای اجتماعی نیز، رشد سریع کانالها و ویدئوهایی که محتوایشان توسط ابزارهای هوش مصنوعی تولید شده (صوت، تصویر ویدئو، متن) دیده میشود، نمونه دیگری از اینترنت «غیرانسانی» است. کاربران گزارش دادهاند که برخی کانالها و ویدئوها حتی بدون نظارت انسانی بهصورت خودکار منتشر میشوند و بخش بزرگی از بازدیدها نیز توسط سیستمهای خودکار انجام میگیرد. این محتواها عمدتا شامل ویدئوهای کمکیفیت AIGenerated، نظرات و کامنتهای تکراری و غیرمنطقی و کانالهایی که حتی هویت انسانی ندارند، هستند.
پادکستهای ماشینی
نمونه اخیر هم یک ماشین پادکستسازی هوش مصنوعی است که هفتهای ۳۰۰۰ قسمت تولید میکند و مردم به آن گوش میدهند. ماجرا از این قرار است که شبکه پادکستی Quiet Please از شرکت Inception Point AI در مسیر تولید ۱۵۰ هزار قسمت تا پایان سال ۲۰۲۵ است و به جای تمرکز بر کیفیت، بر کمیت ارزش میگذارد. مدیران میگویند که ثروت در بخشهای تخصصی نهفته است و آنها به رتبههای برتر نمودار فکر نمیکنند. صنعت پادکست اکنون مرکز رسانههای مختلف است و صدها میلیون نفر به پادکستها گوش میدهند.
حتی نتفلیکس نیز وارد این حوزه شده و با اسپاتیفای و The Ringer برای پادکستهای ویدئویی همکاری میکند. این شرکت خود را «نسخه صوتی ردیت یا ویکیپدیا» معرفی میکند و محتواهای بسیار تخصصی را با شخصیتهای مختلف هوش مصنوعی منتشر میکند تا شنوندههای هدفمند جذب کند. آنها موضوعات پیچیده را کنار میگذارند تا برای هر قسمت نیاز به بازبینی انسانی نباشد.
بیش از ۱۲۰ شخصیت مجازی میزبان این شبکه هستند. این شرکت از بخشهای تخصصی و ترندها و بهینهسازی موتورهای جستوجو برای جذب مخاطب استفاده میکند و پادکستهایی از گزارشهای هواشناسی محلی تا روایتهای سیاسی و بیوگرافی تولید کرده است. گرچه برخی مردم محتوای آن را «خزعبلات هوش مصنوعی» مینامند، شرکت معتقد است که این محتوا در فضای شلوغ پادکستها ارزش دارد.
در مجموع، تحولات اخیر نشان میدهند که هوش مصنوعی و رباتها نه تنها در بخشهای تحقیق و تولید محتوا، بلکه در سطح گسترده اینترنت نقش مهمی دارند. دادهها حاکی از آن هستند که رشد محتوای خودکار و فعالیت رباتها در فضای آنلاین هم باعث افزایش کمیت محتواها شده و هم چالشهای جدی در کیفیت، اصالت و تعامل انسانی ایجاد کرده است.
با این حال، «نظریه اینترنت مرده» بهصورت کامل اثبات نشده و بخشهایی از آن به مباحث تئوریک یا توطئهای نزدیک است، اما بخش دیگر آن یعنی افزایش محتواهای تولید شده توسط هوش مصنوعی و کاهش تعاملات انسانی کاملا قابل مشاهده است. در این شرایط، لازم است که اینترنت مسیر خود را بازتعریف کند تا تعامل انسانی، خلاقیت واقعی و اصالت اطلاعات را حفظ کند. در غیر این صورت، فضای آنلاین میتواند به محیطی پر از محتوای ماشینی، کمعمق و فاقد معنا تبدیل شود؛ همان چیزی که منتقدان «اینترنت مرده» مینامند.