دیپلماسی انرژی ایران در جهانی  پرمخاطره

 به‌رغم تلاش‌های مستمر ایالات‌متحده و برخی متحدانش برای محدودسازی صادرات انرژی ایران از مسیر تحریم‌ها، تجربه سال‌های اخیر نشان می‌دهد؛ تهران توانسته با درجه‌ای قابل‌توجه از انعطاف‌پذیری، تولید و دسترسی خود به بازار را حفظ کند؛ واقعیتی که ‌بار دیگر این گزاره را تایید می‌کند که در عرصه انرژی، بشکه‌ها گاه بلندتر از لفاظی‌های سیاسی سخن می‌گویند.

پویایی تولید در شرایط تحریم

بر اساس تازه‌ترین داده‌های اداره اطلاعات انرژی ایالات‌متحده(EIA)، تولید نفت‌خام ایران در سال‌۲۰۲۵ با رشدی ملایم همراه بوده‌است. تولید روزانه نفت‌خام در ماه سپتامبر حدود ۲۵۰‌هزار بشکه در روز افزایش و به حدود ۳.۴۵‌میلیون بشکه در روز رسید؛ رقمی که در مقایسه با میانگین ۳.۳۱‌میلیون بشکه در روز در سال‌۲۰۲۴ و ۲.۸۷‌میلیون بشکه در روز در سال‌۲۰۲۳، روندی صعودی و معنادار را نشان می‌دهد.

این افزایش تولید، بیانگر عزم تهران برای حفظ و تثبیت جایگاه خود در بازار جهانی نفت، به‌رغم محدودیت‌های ناشی از تحریم‌هاست. مهم‌ترین ابزارهای تحقق این هدف عبارت بوده‌اند از: 

- فعال‌سازی مجدد چاه‌های غیرفعال.

- جایگزینی فناوری‌های خارجی با توان مهندسی و دانش فنی داخلی.

- بهینه‌سازی و بازتوانی میادین قدیمی به‌ویژه در مناطق جنوب‌غربی کشور.

در صورت لغو تحریم‌ها، ظرفیت تولید موثر ایران تا ۴‌میلیون بشکه در روز برآورد می‌شود، با این‌حال محدودیت در جذب سرمایه‌گذاری خارجی و دسترسی به فناوری‌های پیشرفته ازدیاد برداشت، همچنان مانعی جدی برای تحقق کامل این ظرفیت بالقوه به‌شمار می‌رود.

روندهای صادراتی و جهت‌گیری بازار

در حوزه صادرات نیز ایران توانسته سازگاری خود را با شرایط تحریمی به‌نمایش بگذارد. بر اساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی(IEA)، صادرات نفت‌خام و میعانات گازی ایران در سال‌۲۰۲۵ به‌طور متوسط به حدود ۱.۷‌میلیون بشکه در روز رسید ‌که بخش عمده آن روانه بازار چین شده‌است. هم‌زمان، صادرات فرآورده‌های نفتی از جمله نفت‌کوره، گاز مایع و نفتا نیز از ابتدای سال‌۲۰۲۵ به‌طور متوسط نزدیک به ۸۰۰‌هزار بشکه در روز برآورد می‌شود. این ارقام از بالاترین سطوح پایدار صادرات ایران از زمان بازگشت تحریم‌های ایالات‌متحده در سال‌۲۰۱۸ حکایت دارد و در عین‌حال، نقش چین را به‌عنوان شریک راهبردی انرژی ایران برجسته می‌سازد.

گاز طبیعی؛ دارایی راهبردی با اولویت داخلی

درحالی‌که نفت‌خام محور اصلی دیپلماسی انرژی خارجی ایران را شکل می‌دهد، گاز طبیعی همچنان یک منبع راهبردی با اولویت مصرف داخلی است. ایران با در اختیار داشتن دومین ذخایر اثبات‌شده گاز طبیعی جهان، جایگاهی ممتاز در این حوزه دارد؛ جایگاهی که با کشف اخیر در میدان گازی «پازان» و برآورد ذخایری معادل ۱۰‌تریلیون فوت‌مکعب تقویت شده‌است. در صورت تحقق نرخ‌های بازیافت پیش‌بینی‌شده، حدود ۷‌تریلیون فوت‌مکعب از این ذخایر می‌تواند از منظر اقتصادی قابل‌برداشت باشد، با این‌حال بخش عمده تولید گاز ایران در داخل کشور مصرف می‌شود و صادرات خط لوله‌ای آن به کشورهای عراق، ترکیه و ارمنستان محدود مانده‌است. اگرچه این صادرات به تقویت روابط دوجانبه کمک کرده، اما به‌دلیل محدودیت‌های زیرساختی و ملاحظات ژئوپلیتیک، هنوز به‌طور معناداری به بازارهای اروپایی گسترش نیافته‌است.

ریسک‌های ژئوپلیتیک و حساسیت بازار

بخش انرژی ایران به‌شدت با تحولات امنیتی منطقه‌ای گره‌خورده است. در میانه سال‌۲۰۲۵، تشدید تنش‌ها با اسرائیل و گزارش‌هایی از حملات هوایی به زیرساخت‌های نفت و گاز، موجب افزایش نوسانات کوتاه‌مدت در بازارهای جهانی شد. در همین مقطع، قیمت نفت‌خام برنت برای مدتی کوتاه به بالاترین سطح خود در ۶ ماه گذشته رسید؛ نشانه‌ای از نگرانی سرمایه‌گذاران نسبت به احتمال اختلال در عرضه. در این میان، تنگه هرمز همچنان به‌عنوان یکی از حساس‌ترین گلوگاه‌های انرژی جهان مطرح است؛ مسیری که حدود ۲۰‌درصد از نفت‌خام و LNG جهان از آن عبور می‌کند. حتی بدون بسته‌شدن کامل این آبراه، تهدیدهای امنیتی یا اختلال‌های محدود نیز می‌تواند حق‌بیمه ریسک را افزایش داده و واردکنندگان را به بازنگری در سیاست‌های ذخیره‌سازی یا تامین جایگزین وادار کند.

تحریم‌ها، دورزدن محدودیت‌ها و هزینه‌های اقتصادی

تداوم تولید و صادرات ایران در شرایط تحریمی، متکی بر مجموعه‌ای از تاکتیک‌ها بوده‌است، از جمله: 

-  انتقال کشتی به کشتی

-  غیرفعال‌سازی سامانه‌های ردیابی کشتی‌ها

-  اعمال تخفیف‌های قیمتی

اگرچه این روش‌ها امکان حفظ حضور در بازار را فراهم کرده‌اند، اما در عین‌حال موجب کاهش درآمدهای ارزی و افزایش پیچیدگی‌های عملیاتی شده‌اند. تحریم‌های ایالات‌متحده همچنان ناوگان‌های نفتکش، محموله‌های نفتی و نهادهای واسطه‌ای را هدف قرار می‌دهد و هدف نهایی آن، رساندن صادرات نفت ایران به صفر عنوان می‌شود؛ هدفی که اجرای آن در عمل با چالش‌ها و ناهماهنگی‌های جدی مواجه بوده‌است.

تعادل راهبردی؛ دیپلماسی از مسیر بازار

تداوم حضور ایران در بازارهای جهانی انرژی، یک واقعیت بنیادین را برجسته می‌کند: هیدروکربن‌ها همچنان ابزار حکمرانی و قدرت هستند. این منابع، روابط دوجانبه را شکل می‌دهند، در مذاکرات ژئوپلیتیک اهرم فشار ایجاد می‌کنند و حتی در سخت‌ترین شرایط تحریمی، شریان‌های حیاتی اقتصاد را فعال نگه می‌دارند. در افق پیش‌رو، موفقیت دیپلماسی انرژی ایران نه‌تنها به سطح تولید و صادرات، بلکه به تحولات ساختاری گسترده‌تری وابسته خواهد بود؛ از جمله: 

- مسیر گذار جهانی انرژی.

- میزان دسترسی به فناوری‌های پیشرفته.

- روند تحولات امنیتی و ژئوپلیتیک منطقه.

تا زمانی‌که بازارهای جهانی همچنان به هیدروکربن‌های خاورمیانه متکی باشند، بشکه‌های نفت ایران پیام‌های قدرتمندی مخابره خواهند کرد؛ پیام‌هایی که اغلب رساتر از مواضع رسمی و بیانیه‌های سیاسی هستند.

* تحلیلگر ارشد حوزه نفت و انرژی