عملکرد ۲۱روزه شاخص کل بررسی شد؛
رکورد صعود متوالی بورس
پروانه کُبره: با رشد دیروز شاخص کل، بورس تهران وارد بیستویکمین روز صعود متوالی خود شد. این رشد، طولانیترین روند صعود پیوسته بازار سهام از سال ۱۳۹۹ تاکنون به شمار میرود. صعود ۲۱روزه بورس تهران را میتوان یکی از کمسابقهترین رشدهای متوالی در سالهای اخیر دانست که نشان میدهد، بازار وارد فاز جدیدی از رونق شده؛ فازی که به تغییر انتظارات و رفتار سرمایهگذاران منجر شده است. در 21 روز گذشته، بورس تهران با کسب بازدهی 27درصدی، عملکردی قابل قبول را به نمایش گذاشته است. با نگاهی به روند صعودی بازار سهام در 3 هفته اخیر میتوان دریافت که 6متغیر کلیدی، نقش مهمی در وضعیت جدید بازار سرمایه ایفا کردهاند. رشد بازارهای موازی، جاماندگی بورس از تورم، ورود پول حقیقی، افزایش ارزش معاملات، تقویت انتظارات تورمی و تعدیل ریسکهای سیاسی، مجموعهای از محرکها را شکل دادهاند تا جریان تقاضا در بازار سهام تقویت شود. این عوامل شرایطی را فراهم آوردند تا بورس نهتنها از منظر بازدهی، بلکه از نظر رفتاری نیز وارد فاز جدیدی از تغییرات شود.
بررسیها نشان میدهد در 21 روز گذشته بورس با رشد بیش از 27 درصدی عملکردی درخشان را به نمایش گذاشته است. این شاخص از 9 آذر تا روز گذشته در مسیر صعودی حرکت کرده است. در سال 99 نیز رشد شاخص در 21 روز معاملاتی متوالی رخ داده بود؛ در حد فاصل 19فروردین آن سال تا 16 اردیبهشت 1399، شاخص کل رشد 72.1 درصدی را تجربه کرد. بررسیهای آماری حاکی از این نکته است که در سال 1389(از 14 تیر 1389 تا 23 مرداد) نیز شاخص کل در 26 روز متوالی با رشد همراه بوده است. به طوریکه نماگر مذکور در 26 روز معاملاتی متوالی، رشد 17.2 درصدی را ثبت کرده است.
مقایسه دو دوره رشد
تاخت و تاز بورس تهران در حالی وارد بیست و یکمین روز متوالی شد که طی این مدت بیش از 15 همت پول حقیقی نیز وارد گردونه معاملات سهامی شده و میانگین ارزش معاملات خرد نیز به سطح 22هزار و 300میلیارد تومان رسیده است. مقایسه رالی ۲۱ روزه بورس در سال ۱۴۰۴ با سال ۱۳۹۹ از یک تفاوت کلیدی پرده برمیدارد. با توجه به اینکه رشد سال ۱۳۹۹ عمدتا تحتتاثیر برخی سیاستگذاریهای اقتصادی رخ داده بود، رالی ۱۴۰۴ با پشتوانه ارزندگی، تداوم انتظارات تورمی و بهبود چشمانداز سودآوری شرکتها شکل گرفته و نشاندهنده یک روند صعودی پایدارتر و متکی بر بنیادهای اقتصادی است.
از این منظر، سرمایهگذاران با دید میانمدتتری به بازار مینگرند و ترجیح میدهند بهجای استراتژیهای سفتهبازانه و کوتاهمدت از روند صعودی بلندمدتتر منتفع شوند. نتیجه این وضعیت را میتوان به روشنی در افزایش عمق معاملات، رشد دستهجمعی شاخصها و جابهجایی پول در بین صنایع مختلف مشاهده کرد. افزون بر این مساله برخلاف برخی دورههای صعودی گذشته که رشد شاخص عمدتا متکی به نمادهای بزرگ بود، در موج جدید، مشارکت گستردهتر صنایع و حرکت همسوی شاخص کل و هموزن، از عمیق بودن روند مذکور حکایت میکند. این موضوع احتمال فرسایش سریع روند صعودی را کاهش داده و بازار را از فاز هیجانی صرف تا حدی دور کرده است. اما پرسش مهمی که مطرح میشود این است که آیا رشد ۲۱روزه به معنای پایان دوران سخت در بازار سرمایه تلقی میشود؟ اظهارت گوناگونی پیرامون این ابهام کلیدی مطرح است.
گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با کارشناسان بازارهای مالی نشان میدهد رشد 21 روزه بورس به معنای حذف کامل ریسکها نیست. علاوه بر این موضوع سرعت بالای افزایش قیمتها نیز میتواند زمینه اصلاح مقطعی و استراحت بازار را فراهم کند، اگرچه «اصلاح احتمالی» در صورت حفظ سطح نقدشوندگی و ثبات وضعیت متغیرهای کلان، بیش از آنکه تهدید محسوب شوند، نشانهای از بلوغ روند خواهند بود. اکنون بورس در نقطهای ایستاده که وضعیت نوسان بازارهای موازی و تصمیمهای سیاستگذار، نقش تعیینکنندهای در ادامه مسیری که این بازار در پیش گرفته ایفا میکند. فردین آقابزرگی، کارشناس ارشد بازارهای مالی با مقایسه رشد اخیر بورس با دوره مشابه سال 99 اظهار کرد: مقایسه وضعیت فعلی بورس با سال ۱۳۹۹، بیش از آنکه بر شباهتهای ظاهری استوار باشد، نیازمند واکاوی عمیق شاخصهای بنیادی و ساختاری است. هرچند تداوم روزهای مثبت و عبور شاخص کل از سطح ۴میلیون و ۱۰۰ هزار واحد، بهطور طبیعی تداعیگر خاطره رالی پرشتاب سال ۹۹ میشود، اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که این دو مقطع از حیث ماهیت و متغیرهای اثرگذار، تفاوتهای معناداری با یکدیگر دارند.
او در توضیح این موضوع گفت: نخستین تفاوت مهم، به ارزش دلاری بازار بازمیگردد. در سال ۱۳۹۹، ارزش بازار سرمایه با دلار حدود ۲۰ هزار تومانی به محدوده ۳۲۰میلیارد دلار رسیده بود. سطحی که بسیاری آن را نشانه حباب قیمتی میدانستند. در شرایط فعلی اما، با وجود رشد قابلتوجه شاخصها و دلار بالای ۱۴۵ هزار تومان، ارزش دلاری کل بازار سرمایه به زحمت به حدود ۹۰میلیارد دلار میرسد. این فاصله چشمگیر، نشان میدهد که از منظر ارزشگذاری دلاری و حتی ارزش جایگزینی شرکتها، بازار فعلی هنوز فاصله محسوسی با اوج تاریخی خود در سال ۹۹ دارد.
آقابزرگی با بیان اینکه ترکیب سودآوری بازار نیز حائز اهمیت است، افزود: بخش عمدهای از سود شرکتهای بورسی امروز از صنایع بزرگ و صادراتمحور نظیر فولاد، پتروشیمی، پالایشگاهی و فلزات اساسی تامین میشود. صنایعی که بیش از ۶۰ درصد سود بورس و فرابورس را در اختیار دارند و مستقیما از رشد نرخ ارز و تورم منتفع میشوند. این موضوع، ظرفیت رشد سودآوری و تعدیل ارزش بازار را نسبت به سال ۹۹ تقویت کرده است.
به گفته این کارشناس، دومین تفاوت اساسی، به بستر سیاستگذاری و رفتار حاکمیت بازمیگردد. در سال ۱۳۹۹، بورس بهشدت تحت تاثیر تبلیغات گسترده و دعوتهای رسمی برای ورود عموم مردم قرار داشت. درحالیکه زیرساختهای لازم برای مدیریت این حجم از نقدینگی فراهم نشده بود. نتیجه این رویکرد یکسویه، فاصله گرفتن بازار از معیارهای تحلیلی و شکلگیری هیجان فراگیر بود که در نهایت به اصلاحی پرهزینه انجامید. در مقابل، رشد فعلی بازار سرمایه بیش از آنکه محصول موجهای تبلیغاتی باشد، بر پایه متغیرهای اقتصادی، انتظارات تورمی و تعدیل نسبی ریسکها شکل گرفته است. از این منظر، هرچند شباهتهایی در «اعداد» روزهای مثبت میان دو دوره دیده میشود، اما از نظر «ماهیت» و بنیانهای اقتصادی، مقایسه مستقیم بورس ۱۴۰۴ با بورس ۱۳۹۹ چندان دقیق و منصفانه به نظر نمیرسد.
افزون بر آن در مقایسه وضعیت فعلی بورس با سال ۱۳۹۹، یکی از محورهای مهمی که امکان قیاس این دو دوره را بهطور جدی زیر سوال میبرد، تحول ساختاری بازار از منظر ابزارها، بازیگران و سازوکارهای کنترلی است. در سال ۱۳۹۹ هرچند معاملات الگوریتمی وجود داشت، اما دامنه و نقش آن بهمراتب محدودتر از شرایط کنونی بود. امروز، معاملات الگوریتمی به یکی از اجزای اصلی فرآیند کشف قیمت تبدیل شده و بهویژه توسط نهادهای حرفهای مدیریت دارایی، صندوقها و شرکتهای سرمایهگذاری با گردش مالی بالا بهکار گرفته میشود. این سازوکارها، اگرچه گاه رفتارهای سفتهبازانه را تشدید میکنند، اما در عین حال بهعنوان یک مکانیسم تعدیلگر نیز عمل کرده و مانع فاصلهگیری پایدار قیمتها از ارزشهای ذاتی میشوند؛ نقشی که در سال ۱۳۹۹ به این گستردگی وجود نداشت.
فردین آقابزرگی یکی دیگر از تفاوتهای بنیادی دو مقطع را اندازه و عمق صندوقهای سرمایهگذاری دانست و گفت: در سال ۱۳۹۹ مجموع ارزش صندوقهای سرمایهگذاری(اعم از درآمد ثابت، سهامی، مختلط و بازارگردانی) کمتر از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود، حال آنکه این رقم در شرایط فعلی رشدی حدود پنجبرابر داشته است. این صندوقها که اکنون نزدیک به ۲۰ درصد از کل ارزش بورس و فرابورس را در اختیار دارند، با پایش مستمر بازار و تصمیمگیری مبتنی بر تحلیل، نقش یک لایه کنترلی و تثبیتکننده را ایفا میکنند. در آن مقطع، نسبت اندازه صندوقها به ارزش کل بازار (حدود ۷۲۰۰ همت) بسیار ناچیزتر از امروز بود و بازار بیش از هر چیز تحت تاثیر رفتارهای هیجانی سرمایهگذاران خرد قرار داشت.
این کارشناس در ادامه اظهار کرد: تنوع ابزارهای مالی نیز به شکل معناداری افزایش یافته است. توسعه ابزارهایی نظیر اوراق مبتنی بر کالا، گواهیهای سپرده کالایی و سایر ابزارهای نوین مالی، امکان جذب و توزیع منابع متناسب با سطوح مختلف ریسکپذیری را فراهم کرده است. این در حالی است که در سال ۱۳۹۹ بخش عمدهای از سرمایهگذاران (بهویژه سرمایهگذاران غیرحرفهای) با هدف کسب سود کوتاهمدت و خروج سریع وارد بازار شدند. این رویکرد، منجر به تضعیف چارچوبهای تحلیلی و انحراف جریان سرمایه از مسیرهای منطقی شد تا جایی که منابعی با ماهیت کاملا غیرسرمایهگذاری، مانند ودیعه مسکن یا منابع استقراضی کوتاهمدت، وارد بازار سهام میشد.
آقابزرگی با اشاره به نسبت P/E بازار در دو مقطع بیان کرد: میانگین نسبت P/E بازار در سال ۱۳۹۹ به سطوحی در حدود ۳۸ واحد رسیده بود، درحالیکه این نسبت اکنون در محدوده ۶ واحد نوسان میکند. این اختلاف چشمگیر بهروشنی بیانگر آن است که سطح ارزندگی بازار سهام در سال ۱۴۰۴ بهمراتب منطقیتر و متکی بر متغیرهای واقعی اقتصاد است. او به مقایسه بازار سرمایه و بازارهای موازی پرداخت و گفت: اگر بخواهیم شرایط فعلی بازار سرمایه در سال ۱۴۰۴ را در مقایسه با سایر بازارهای موازی بررسی کنیم، تصویر بهدستآمده تفاوتهای معناداری را نشان میدهد. مقایسه بورس با بازارهایی مانند مسکن و خودرو (که بهعنوان مهمترین رقبای جذب سرمایه شناخته میشوند) بیانگر آن است که سطح ارزندگی بازار سهام در مقطع کنونی بهمراتب بالاتر از این بازارهاست. مسکن و خودرو در حال حاضر درگیر رکودی عمیق، فرسایشی و نسبتا طولانیمدت هستند. رکودی که نهتنها بازدهی قابلتوجهی ایجاد نکرده، بلکه نقدشوندگی این بازارها را نیز بهشدت کاهش داده است.
او در توضیح این موضوع بیان کرد: این وضعیت در تضاد کامل با شرایط سال ۱۳۹۹ قرار دارد. در آن مقطع، بازارهای مسکن و خودرو در مرحلهای از رشد پلکانی قیمتها قرار داشتند و از منظر سرمایهگذاری، آماده جذب منابع جدید بودند. در حالی که بورس در اوج هیجان قیمتی و فاصله گرفتن از معیارهای ارزندگی معامله میشد. اکنون اما معادله بهطور کامل تغییر کرده است، بازارهای موازی در رکود بهسر میبرند و بورس، بهعنوان یک دارایی مولد، از جذابیت نسبی بالاتری برخوردار شده است. از این منظر، بورس ۱۴۰۴ نه با رشدهای هیجانی و جهشی، بلکه با روندی متعادلتر و مبتنی بر جریان نقدینگی و ارزندگی حرکت میکند. هرچند ممکن است شاخص کل بهصورت پیوسته و خطی افزایش نیابد، اما برآیند حرکتی آن حتی در بازههای کوتاهمدت هفتگی و ماهانه همچنان مثبت ارزیابی میشود. بدیهی است که تداوم این مسیر به ثبات متغیرهای کلان اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک وابسته است و هر شوک بیرونی میتواند نیاز به بازنگری در سناریوها ایجاد کند.
آقابزرگی با اشاره به سناریوهای مطرح شده پیرامون رشد شارپ بورس افزود: با فرض ثبات شرایط فعلی، به نظر میرسد برآوردهای پیشین درباره سقف 4.5میلیون واحدی شاخص کل، نیازمند بازنگری باشد. در چنین چارچوبی، دستیابی به محدوده ۵میلیون واحد تا پایان سال میتواند بهعنوان یک سناریوی قابلدفاع و مبتنی بر واقعیتهای فعلی بازار مورد توجه قرار گیرد. سناریویی که بیش از آنکه بر هیجان استوار باشد، بر مقایسه ارزندگی میان بازارها و تغییر جایگاه بورس در سبد دارایی سرمایهگذاران تکیه دارد.
معاملات یکشنبه از لنز آمار
بورس تهران دیروز نیز به حرکت خود در مسیر صعودی ادامه داد و شاخص کل بورس تهران موفق شد تا محدوده 4میلیون و 160 هزار واحد پیشروی کند. با رشد 1.49درصدی شاخص کل در معاملات یکشنبه بازدهی این شاخص از ابتدای سال به 53.5 درصد رسید. شاخص هموزن نیز با رشد 0.49 درصدی به محدوده یک میلیون و 147 هزار واحدی رسید. در فرابورس نیز شاخص کل این بازار رشد 0.86 درصدی را تجربه کرد و به محدوده 34 هزار واحدی رسید. همچنین در معاملات دیروز 3هزار و 225میلیارد تومان پول حقیقی وارد بازار سهام شد و ارزش معاملات خرد بازار سهام نیز رقم 24 هزار میلیارد تومان را ثبت کرد.