فاصله تجاری آلمان از چین

به گزارش وال‌استریت ژورنال، برای نخستین بار در دهه‌های اخیر، شرکت‌ها و سیاستمداران آلمانی در حال بازنگری در سیاست تجارت آزاد بی‌قیدوشرطی هستند که آلمان را به یک قدرت صنعتی جهانی تبدیل کرد. تولیدکنندگان آلمانی اکنون خواستار حمایت دولت در برابر رقبای چینی شده‌اند که نه‌تنها ارزان‌تر و سریع‌ترند، بلکه کیفیت محصولاتشان نیز روزبه‌روز در حال بهبود است.

فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، ماه گذشته اعلام کرد که برلین برای حمایت از فولادسازان داخلی در برابر رقابت شرکت‌های چینی وارد عمل خواهد شد. دولت او همچنین محدودیت استفاده از قطعات چینی در شبکه‌های داده تلفن همراه را سخت‌گیرانه‌تر کرده است و از درج بندهای «خرید اروپایی» در مناقصه‌های دولتی حمایت کرده است. فاصله گرفتن آلمان از چین مدتی است آغاز شده است. تولیدکنندگان چینی با تکیه بر هزینه‌های پایین تولید، یوآن ضعیف و یارانه‌های دولتی، به‌تدریج در صنایعی پیشتاز شدند که تا چند سال پیش در انحصار شرکت‌های آلمانی بود و این برتری را نه‌تنها در بازار چین، بلکه در بازارهای دیگر از جمله اروپا تثبیت کردند.

با این حال، شتاب گرفتن این روند تا حد زیادی به سیاست‌های دونالد ترامپ برمی‌گردد. به گفته اقتصاددانان و مدیران بنگاه‌ها، پس از آنکه کالاهای چینی با دیوار جدید تعرفه‌ای آمریکا روبه‌رو شدند، موجی از محصولات ارزان از مواد شیمیایی گرفته تا قطعات خودرو امسال راهی بازار اروپا شد. در نتیجه، کشوری که زمانی نماد سرسخت لیبرالیسم اقتصادی بود، اکنون خود به سمت تعرفه‌ها، محدودیت‌های مقرراتی و دیگر سیاست‌های حمایت‌گرایانه متمایل شده است؛ سیاست‌هایی که سیاستمداران و مدیران آلمانی سال‌ها آنها را نادرست یا حتی با طعنه «فرانسوی» می‌دانستند.

براساس این گزارش، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، اخیرا پس از سفر به چین به روزنامه فرانسوی لس اکوز گفت: «آلمان در حال تغییر است و به عدم‌توازن‌هایی که دامنگیر خودش هم شده است آگاه می‌شود. چین مستقیما قلب مدل صنعتی و نوآوری اروپا را هدف گرفته است.» کمرنگ شدن صدای قدرتمند حامی تجارت آزاد در اروپا نشان می‌دهد که اقتصاد جهانی چگونه زیر فشار رقابت قدرت‌های بزرگ، یعنی آمریکا و چین، و همچنین واکنش‌های فزاینده علیه جهانی‌شدن که نیروهای پوپولیست در غرب آن را هدایت می‌کنند در حال چندپاره شدن است.

با این حال، این چرخش هنوز به همه بخش‌های اقتصاد و دولت آلمان نرسیده است. هرچه وابستگی یک شرکت به بازار چین بیشتر باشد، عقب‌نشینی از این مسیر برایش دشوارتر است. برخی خودروسازان و تولیدکنندگان مواد شیمیایی همچنان سرمایه‌گذاری‌های قابل‌توجهی در چین انجام می‌دهند. سیاستمداران آلمانی نیز با احتیاط حرکت می‌کنند، چرا که متحدانشان میان مقابله و مماشات با چین مردد هستند. با وجود این تردیدها، جهت کلی حرکت به‌تدریج روشن شده است؛ تغییری که ابتدا از دل بنگاه‌های اقتصادی آغاز شد، سپس به نهادهای لابی‌گر قدرتمند راه یافت و حالا آرام‌آرام به سطح سیاستگذاری دولت رسیده است.

صنعت آلمان زیر فشار چین

براساس این گزارش، تغییر موضع آلمان در برابر چین، از سال ۲۰۱۹ و با گزارش تکان‌دهنده فدراسیون صنایع آلمان آغاز شد؛ گزارشی که رویکرد دوستانه پیشین را کنار گذاشت و صراحتا چین را یک «رقیب نظام‌مند» نامید. امسال نیز، فدراسیون سازندگان ماشین‌آلات آلمان که نماینده شرکت‌های صادرات‌محور و ستون فقرات اقتصاد این کشور است، چین را به رقابت ناعادلانه متهم کرد. این نهاد اکنون خواستار مقابله با «ارزان‌فروشی» (ضددامپینگ) و وضع تحریم علیه آن دسته از صادرکنندگان چینی است که قوانین اروپا را زیر پا می‌گذارند.

الیور ریشتبرگ، مدیر تجارت خارجی فدراسیون سازندگان ماشین‌آلات آلمان، در این باره می‌گوید:«ما هوادار تجارت آزاد هستیم، اما سیاست‌های تجاری ناعادلانه دیگر برای ما قابل تحمل نیست. اگر چین منصفانه بازی نکند، باید او را به رعایت قواعد بازی مجبور کنیم.» به گفته یک مقام آلمانی آگاه، دولت این کشور علاوه بر تدوین راهبرد جدید امنیت اقتصادی برای سال آینده، روی پروژه‌های ویژه‌ای تمرکز کرده است که به ریسک‌های فزاینده در حوزه‌های اقتصادی، فناوری و امنیتی در تعامل با چین می‌پردازد. یوهان واده‌فول، وزیر خارجه آلمان، در نخستین سفر خود به چین در ماه جاری تاکید کرد که شرکت‌های اروپایی به دسترسی عادلانه‌تر به بازار و منابع تولیدی چین نیاز مبرم دارند. در همین راستا، آندریاس فولدا، استاد دانشگاه ناتینگهام، تغییر لحن مقامات آلمانی را بسیار چشم‌گیر توصیف کرد و معتقد است اکنون زمان اجرای سیاست‌های عملی برای کاهش وابستگی و تشویق بازگشت تولید به داخل مرزهای اروپا فرا رسیده است.

وال‌استریت‌ژورنال معتقد است که گذار سریع چین از یک خریدار صرف به تولیدکننده کالاهای سرمایه‌ای، تاثیرات شگرفی بر اقتصاد آلمان گذاشته است. گزارش اندیشکده «رودیم» نشان می‌دهد که آلمان در فاصله سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴، جایگاه پیشتاز خود در بازار جهانی ماشین‌آلات و تجهیزات تولید برق را به چین واگذار کرده است. امروزه برتری آلمان در صنایع شیمیایی و خودروسازی بسیار شکننده شده است و در بازار تجهیزات الکتریکی نیز فاصله زیادی با رقیب چینی خود پیدا کرده است. نکته تامل‌برانگیز اینجاست که امسال برای نخستین بار، حجم واردات کالاهای سرمایه‌ای آلمان از چین از میزان صادرات به این کشور پیشی گرفت.

این روند نگران‌کننده با شتابی فزاینده ادامه دارد؛ به طوری که طبق آمارهای اندیشکده موسسه اقتصادی آلمان، واردات جعبه‌دنده‌های دستی از چین در سه‌ماهه دوم ۲۰۲۵ تقریبا سه برابر شده است. در همین حال، خودروسازان آلمانی تنها طی دو سال شاهد ریزش سهم خود از بازار چین بودند و جایگاهشان از حدود نیمی از بازار به یک‌سوم کاهش یافته است.در مجموع، صادرات آلمان به چین از سال ۲۰۱۹ تاکنون ۲۵ درصد افت کرده است، درحالی‌که واردات از این کشور جهش بزرگی داشته است. پیش‌بینی می‌شود کسری تراز تجاری آلمان با چین در سال جاری به رقم بی‌سابقه ۸۸‌میلیارد یورو، معادل حدود ۱۰۲‌میلیارد دلار برسد. تبعات این تغییر موازنه، زخم‌های عمیقی بر پیکره اقتصاد آلمان بر جا گذاشته است. تولید صنعتی این کشور از دوران اوج خود در سال ۲۰۱۷ تاکنون ۱۴ درصد کاهش یافته است و بخش صنعت از سال ۲۰۱۹ نزدیک به ۵درصد از نیروی کار خود را از دست داده است. طبق گزارش موسسه ارنست‌اندیانگ، وضعیت در بخش خودروسازی وخیم‌تر است و این صنعت در همین بازه زمانی با نابودی ۱۳ درصد از موقعیت‌های شغلی خود مواجه شده است.

از منظر این گزارش، شرکت «هرنکنشت» یکی از نمادهای فشار سنگین رقابت با چین است؛ این بنگاه خانوادگی که سازنده پیشرفته‌ترین دستگاه‌های حفاری تونل در جهان است، ماشین‌هایی به ارتفاع ۱۹ متر می‌سازد که مانند کارخانه‌هایی متحرک، سخت‌ترین سنگ‌ها را می‌شکافد و هم‌زمان زیرساخت‌های لازم را نصب می‌کنند. در آغاز دوران جهش اقتصادی چین، مقامات این کشور برای بزرگ‌ترین پروژه‌های خود به «هرنکنشت» تکیه داشتند؛ اما اکنون پس از موجی از خریدها و ادغام‌ها، رقبای چینی که از یارانه‌های کلان دولتی بهره‌برداری می‌کنند، بازار جهانی را به تسخیر خود درآورده‌اند. آنیا هکن‌دورف، سخنگوی این شرکت، تاکید می‌کند که آنها تحت فشار شدیدی هستند و به همین دلیل علاوه بر جست‌وجوی بازارهای جدید مانند هند، خواستار تحقیقات «ضددامپینگ» و اتخاذ سیاست «اول اروپا» در مناقصات دولتی شده‌اند تا اولویت با تامین‌کنندگان محلی باشد.

این بحران در قلب صنعت شیمی آلمان، یعنی منطقه لایپزیگ و شهر لئونا، به اوج خود رسیده است؛ منطقه‌ای که زمانی مهد صنعت شیمی اروپا بود و پس از اتحاد دوباره آلمان، با بهره‌گیری از گاز ارزان روسیه، احیا شد. ودران کویوندزیچ، مدیر ارشد شرکت دومو کمیکالز، هشدار می‌دهد که امسال سیلی از مواد شیمیایی چینی به اروپا سرازیر شده است و سهم چین از بازار پلی‌آمید شش تنها در یک سال از ۵درصد به ۲۰درصد رسیده است. تولیدکنندگان چینی با ارائه تخفیف‌های چشم‌گیر، حضوری مستمر در بازار یافته و کسب‌وکارهای محلی را در وضعیتی قرار داده‌اند که قادر به کسب سود نیستند. کریستوف گونتر، مدیر یکی از پارک‌های شیمیایی لئونا، می‌گوید شرکت‌ها برای بقا ناچارند هزینه‌ها و حتی نیروی کار خود را به‌شدت کاهش دهند، اما این روند نمی‌تواند برای همیشه ادامه یابد.

تبعات این فشارها اکنون با تعطیلی کارخانه‌ها نمایان شده است؛ شرکت «داو کمیکال» از حذف بیش از ۵۰۰ شغل خبر داده است و غول‌های صنعتی نظیر BASF نیز درحالی‌که ظرفیت‌های خود را در چین گسترش می‌دهند، هزاران شغل را در داخل آلمان حذف کرده‌اند. اگرچه پروژه‌های نوآورانه‌ای مانند پالایشگاه زیستی شرکت فنلاندی UPM یا واحد فرآوری لیتیوم شرکت AMG در حال احداث هستند، اما قیمت تمام‌شده محصولات آنها بالاتر از نمونه‌های مبتنی بر سوخت‌های فسیلی است و مشتریان آلمانی همچنان از قیمت‌های بالا هراسان‌اند. به گفته دیرک شوماخر، اقتصاددان ارشد بانک توسعه آلمان، نوآوری به‌تنهایی کافی نیست و آلمان باید تصمیم بگیرد که کدام بخش‌های راهبردی را می‌خواهد به قیمت وضع موانع تجاری، در داخل خاک خود حفظ کند.

وال‌استریت‌ژورنال معتقد است که در نهایت، اروپا بر سر یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار گرفته است. نوآ بارکین، تحلیلگر موسسه رودیم، معتقد است اروپا همچنان از سرمایه‌گذاری چین استقبال می‌کند، اما به شرطی که این سرمایه‌گذاری منجر به انتقال دانش و ایجاد اشتغال واقعی شود. با این حال، او هشدار می‌دهد که ممکن است آلمان دوباره به «سندرم شانگهای» دچار شود؛ یعنی ترجیح دادن منافع تجاری کوتاه‌مدت و مماشات با چین به دلیل غیرقابل‌پیش‌بینی بودن سیاست‌های ترامپ در قبال اروپا. نوربرت روتگن، کارشناس سیاست خارجی، این وضعیت را چنین خلاصه می‌کند: «ما باید وابستگی خود را به چین کاهش دهیم، اما اگر آمریکا پشت ما را خالی کند، تعریف رابطه ما با چین ناگزیر تغییر خواهد کرد.»