دست خالی نتانیاهو در واشنگتن

بنا به گزارش المانیتور، رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف خود در غزه، لبنان،‌ سوریه و هچنین ایران ناکام مانده است. مایکل میلشتاین، رئیس انجمن مطالعات فلسطین در مرکز دایان دانشگاه تل‌آویو، به المانیتور گفت: اسرائیل همچنان به دنبال حذف کامل حماس، حزب‌الله و سایر گروه‌های مقاومت است، اما این هدفی غیرمنطقی است. میلشتاین گفت که اسرائیل به دلیل منافع سیاسی کوتاه‌مدت نتوانسته است استراتژی‌های منسجمی را در جبهه‌های مختلف تدوین کند.

میلشتاین استدلال کرد که با امتناع نتانیاهو از تدوین استراتژی‌های بلندمدت و در عوض تمرکز بر بقای سیاسی، ایالات متحده در حال پر کردن خلأ موجود است. وی در گفت‌وگو با المانیتور افزود که واشنگتن اکنون در حال شکل دادن به سیاست‌های اسرائیل است. این تحلیلگر افزود که اسرائیل در مورد ایران نیز به ایالات متحده وابسته است و بدون تایید قبلی واشنگتن دوباره وارد جنگ با تهران نخواهد شد.

المانیتور در ادامه افزود: در پرونده ایران، اسرائیل به طور فزاینده‌ای نگران ازسرگیری برنامه موشک‌های بالستیک تهران است، اما پس از جنگ ۱۲روزه ژوئن، به نظر می‌رسد دولت ترامپ عجله‌ای برای ازسرگیری مذاکرات با ایران یا ادامه تهاجم‌ها علیه این کشور ندارد. به گفته تحلیلگران، اسرائیل اکنون خود را در موقعیتی می‌بیند که در این مورد، اهرم فشار کمی بر واشنگتن دارد. همزمان روزنامه النهار نیز طی گزارشی به تاریخ ۲۶ دسامبر به گزینه‌های استراتژیک ایران در قبال تهدیدهای رژیم صهیونیستی پس از جنگ ۱۲روزه ماه ژوئن پرداخت.

این روزنامه عرب‌زبان چاپ لبنان در این گزارش با اشاره به نمونه‌های تاریخی از تهاجمات علیه ایران در یک سده گذشته عنوان کرد که طی این مدت، ایران سه بار مورد تهاجم دشمنان خارجی قرار گرفت: ابتدا در سال ۱۹۴۱ در طول جنگ جهانی دوم (زمانی که نیروهای بریتانیا و شوروی بخش‌هایی از ایران را به مدت حدود پنج سال، تا سال ۱۹۴۶ اشغال کردند)، دوم در سال ۱۹۸۰توسط رژیم بعث عراق، و سوم در سال ۲۰۲۵ توسط اسرائیل. در طول جنگ جهانی دوم، سیاستمداران ایرانی متوجه شدند که با وجود توانایی رضا شاه در ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی و اداری ایران مدرن در داخل، قادر به مقابله با دشمن خارجی نیست. این تجربه تلخ باعث شد که ایران در دوران محمدرضاشاه، قابلیت‌های نظامی و اقتصادی خود را تقویت کرده و همکاری‌های بین‌المللی خود را توسعه دهد و به مدت ۳۸ سال به هدف نامطلوبی برای هر متجاوزی تبدیل شود. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، صدام حسین گمان می‌کرد که ارتش ایران از نظر سازمانی فروپاشیده است و او می‌تواند مناطق عرب‌نشین ایران را اشغال کند، بنابراین جنگ را آغاز کرد. با وجود حمایت هم‌زمان آمریکا و روسیه از بغداد، صدام نتوانست در جنگ پیروز شود.

النهار در ادامه افزود: در ۳۷ سال گذشته، از سال ۱۹۸۸ (سال پایان جنگ ایران و عراق) تا ۲۰۲۵ (سال حمله اسرائیل به ایران)، ایران و ایالات متحده، تهران و تل‌آویو و حتی ایران و طالبان، در موارد متعددی در آستانه رویارویی نظامی قرار گرفتند. با‌این‌حال، جنگ رخ نداد. دلیل این مساله این بود که ایران به تجربیات تاریخی گذشته خود تکیه کرد: اولا، تمایلی به جنگ نداشت و ثانیا، سرمایه‌گذاری‌های زیادی در بخش‌های نظامی و دفاعی انجام داد تا برای هرگونه رویارویی احتمالی آماده شود.

در ادامه گزارش این روزنامه چاپ لبنان آمده است: در جنگ ژوئن ۲۰۲۵، قدرت تهاجمی موشک‌های ایران برای همه ناظران بین‌المللی آشکار شد. در طی این ۱۲ روز، موشک‌های ایرانی به سامانه‌های دفاعی گنبد آهنین و فلاخن داوود اسرائیل نفوذ کردند و ناظران شاهد افزایش قدرت تخریبی آنها بودند، تا جایی که موسسه علوم وایزمن، یک مرکز تحقیقات علمی و استراتژیک در شهر رخووت در سرزمین‌های اشغالی، هدف قرار گرفت.

پس از جنگ، ایران تمام انرژی خود را صرف بازسازی قابلیت‌های دفاعی خود کرد و در این راستا، توافقاتی با چین حاصل شد. از سوی دیگر، اگرچه تنها ۶درصد از سایت‌های پرتاب موشک ایران در طول جنگ آسیب دید، تهران در تلاش است این سایت‌ها را برای درگیری احتمالی آینده تقویت کند، تا جایی که گفته می‌شود ایران طرحی برای پرتاب همزمان ۲۰۰۰موشک به سمت اسرائیل در صورت وقوع درگیری جدید در دست اجرا دارد. النهار افزود: بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در سفر هفته آینده خود به ایالات متحده، تلاش خواهد کرد قابلیت‌های موشکی ایران را به‌عنوان تهدیدی جدی برای آمریکا و اروپا به تصویر بکشد و راه را برای مشارکت آمریکا در حمله جدید به ایران هموار کند. از نظر تصمیم‌گیرندگان اسرائیلی، سکوهای پرتاب موشک ایران می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری به این رژیم وارد کند و در نتیجه، تل‌آویو به دنبال تضعیف یا نابودی این جنبه از قدرت نظامی ایران است.