بومگردی در وضعیت «قرمز» قرار گرفت؛
خروج طبقه متوسط از بازار سفر
به این ترتیب که گردشگران با اقامت در خانههای بومگردی بتوانند با فرهنگ جامعه میزبان آشنا شوند و فرصت گفتوگو با آنها را داشته باشند. آنها همچنین میتوانستند با درگیر کردن بخشی از جامعه محلی در تامین محصولات و ارائه خدمات به توسعه اقتصادی در روستاها کمک کنند. در بخش سوغات به عنوان یکی از محورهای توریسم، اقامتگاههای بومگردی نقش مهمی در معرفی و رونق صنایع دستی و محصولات یک منطقه داشته و دارند.
در بیش از یک دهه حضور مجموعههای بومگردی، آنها با ارائه خدمات با قیمت مناسب، مطلوب و متفاوت توانستهاند سهم نسبتا قابل قبولی در بازار توریسم ایران کسب کرده و رضایت گردشگران داخلی و خارجی را از خدمات خود به دست آورند. با این حال تورم و هزینههای بالا باعث شده این مجموعهها تحت فشار شدید برای ادامه حیات قرار بگیرند. بسیاری از صاحبان بومگردیها میگویند وضعیتشان نسبت به سال گذشته نهتنها بهتر نشده بلکه در برخی موارد به مرحلهای رسیده که ادامه فعالیت بیشتر شبیه به ایستادگی از سر اجبار است.
دادههای پراکنده، امکان تحلیل درست را از بین میبرد
یاور عبیری، رئیس جامعه اقامتگاههای بومی کشور در این باره میگوید: شرایط اقتصادی مردم بهشدت بر سفر تاثیر گذاشته و باعث شده خانوارها بهجای اقامت در مراکز گردشگری، خانه اقوام و آشنایان را به عنوان محل اقامتشان انتخاب کنند. این تغییر الگوی سفر، ضربهای سنگین به اقامتگاههای بومگردی و واحدهایی که مدل کسبوکارشان بر پایه سفرهای خانوادگی کمهزینه و تجربهمحور قرار دارد، وارد کرده است.
آیا آمار و ارقامی از میزان رکود و کاهش ضریب اشغال اقامتگاهها وجود دارد؟ عبیری توضیح میدهد که بازار گردشگری با فقدان یک سامانه جامع آماری که بتوان بر اساس آن روندها، کاهش یا افزایش مسافر و شرایط واقعی بازار را تحلیل کرد، مواجه است. او میافزاید: جامعه اقامتگاههای بومی سامانهای ندارد که با اتکا به آن تعداد ورودی، درصد افت، یا الگوی سفر را بسنجند. در غیاب چنین ساختاری دادهها به شکل پراکنده جمعآوری میشوند.
به گفته رئیس جامعه اقامتگاههای بومی کشور جدا از دو استان گیلان و مازندران، وضعیت اقامتگاهها در سایر استانها مناسب نیست و آنها با افت محسوس گردشگر مواجهند. او اضافه میکند: مشکلات اقتصادی باعث شده تا بسیاری از مشتریان سابق خانههای بومگردی سراغ سفرهایی با کمترین هزینه بروند، متاسفانه این وضعیت را هم در استانهای جنوبی و هم در شرق، غرب و مرکز ایران شاهدیم.
تغییر طبقه اقتصادی مخاطبان بومگردی
روزبه طاهریان صاحب یکی از اقامتگاههای بومگردی در روستای هریوند در نزدیکی بیرجند خراسان جنوبی است. او میگوید: هزینهها اعم از آب و برق، حملونقل، مواد اولیه و...چند برابر شده است. در کنار آن شاهد بالا رفتن تعمیرات و نگهداری بهدلیل افزایش قیمت مصالح و دستمزدها نیز هستیم. در مقابل توان افزایش قیمت خدمات اقامتگاه به میزان تورم وجود ندارد، زیرا در این صورت متقاضی برای اقامت در مجموعهمان نخواهیم داشت.
او با اشاره به اینکه شاهد ریزش مهمان به صورت محسوس بوده است، میافزاید: مسافرانی که پیشتر امکان سفر داشتند، حالا سفر را از سبد خود حذف کردهاند. تماسهای ورودی که سال گذشته جریان داشت، حدود۵۰ تا ۶۰ درصد کمتر شده و تعداد مسافرانی که بدون رزرو قبلی اقامتگاه را پیدا میکنند نیز حدود۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش داشته است. این افت تماسها برای یک واحد بومگردی یعنی افت درآمد، افت امکان پرداخت هزینهها، و افت توان مدیریت.
به گفته این فعال حوزه بومگردی عمده گردشگرانی که به این اقامتگاه سفر میکنند مسافرانی هستند که در مسیر عبور از خراسان رضوی به سمت سیستان و بلوچستان سفر میکنند. او اضافه میکند: گردشگران محدودی از تهران و سایر شهرها به خراسان جنوبی سفر میکنند که یکی از دلایل آن به مشکلات حملونقل بازمیگردد. محدود بودن تعداد پروازها به سمت این استان در کنار سهمیهبندی بنزین از چالشهای جدی در بحث حملونقل بوده و باعث میشود تا سفر با خودروهای شخصی محدود شده و بسیاری از گردشگران گزینه سفر جادهای به شرق کشور را کنار بگذارند.
در کنار این چالشها، طاهریان به موضوع مهم دیگری اشاره میکند که به تغییر طبقه اقتصادی توریستها بر میگردد. او میگوید: توریستهای مجموعه تحت مدیریت او اغلب زوجهای جوان، کارمندان و بازنشستگان بودند اما توان اقتصادی آنها برای سفر با بالا رفتن نرخ تورم کاهش یافته است.
بهگفته طاهریان، اکنون بیشتر مسافرانی که به اقامتگاه تحت مدیریت او مراجعه میکنند، «مسافر کاری» هستند. او اضافه میکند: چنین وضعیتی به معنای کاهش امکان درآمدزایی اقامتگاهها در خراسان جنوبی است. در این شرایط به جای همراهی برای حل مشکل، ما با معیارهای سختگیرانه در بازرسیها هم مواجهیم که باعث میشود گروهی به فکر خروج از این بازار و یا تعطیل کردن خانههای بومگردیشان باشند.
حذف خدمات، راهی برای پایین نگه داشتن قیمت
حسین کشتکارزاده در گیلان صاحب یک مجموعه بومگردی است که بر تجربهمحور بودن تاکید دارد. او گفته عبیری درباره ثابت ماندن تعداد گردشگران شمال و رونق توریسم در این منطقه را تایید میکند و میگوید: شاید از نظر تعداد مسافر وضعیت امسال نسبت به سال گذشته تفاوت چشمگیر نداشته باشد، اما شرایط اقتصادی و افزایش هزینهها باعث شده برخی اقامتگاهها مجبور شوند بخشی از خدمات قبلی خود را حذف کنند. او توضیح میدهد برخی محصولات یا خدمات بومی دیگر صرفه اقتصادی ندارند و حذف شدهاند، زیرا هزینه تهیه آنها بهقدری بالا رفته است که گردشگر توان پرداخت آن را ندارد.
کشتکارزاده با اشاره به اینکه بومگردی تنها اقامت و غذا نیست؛ بلکه باید تجربه فرهنگی و بومی را ارائه کند تا جذابیت داشته باشد میگوید: بومگردیهایی که بتوانند تجربهمحوری را حفظ کنند شانس بیشتری برای جذب مسافر دارند، اما این کار در شرایط اقتصادی فعلی بسیار سخت شده است. در نتیجه اقامتگاهها ناچار میشوند برخی از این خدمات خود را کنار بگذارند.
او هم از تغییر طبقه اقتصادی گردشگران خبر داده و اضافه میکند: خانوادههای طبقه متوسط یکی از اصلیترین مخاطبان بومگردیها هستند. افزایش هزینهها باعث میشود آنها برای تامین سایر نیازهایشان سراغ سایر گزینهها بروند.
گفتههای این سه فعال حوزه بومگردی نشان میدهد طبقه متوسط که در ایران مهمترین محرک سفر داخلی بود، توان اقتصادی خود را برای سفر از دست بدهد. در این شرایط خانوادههایی که در گذشته سالی چند بار سفر میرفتند، حالا بهخاطر هزینههایی مانند مسکن، خوراک و... ناگزیر باید سفر را کنار بگذارند و یا به دنبال اقامت در خانه اقوام و آشنایان برای کاهش هزینههایشان باشند. در این شرایط اقامتگاههای بومگردی که میزبان این توریستها بودند،با مشکلات جدی برای حیات خود مواجه میشوند. کاهش تقاضا از سوی دیگر باعث بالا رفتن قیمت برای تامین ضرر و زیان شده و در نتیجه یک چرخه معیوب را تقویت میکند و به ویژه برای اقامتگاههای کوچک نتیجهای جز زیان ندارد.
به علاوه بر اساس گفتههای این فعالان حوزه بومگردی، اقامتگاهها نهتنها با مشکلات اقتصادی مواجهاند بلکه با چالشهای ساختاری نیز دستوپنجه نرم میکنند. نمونه آنها نبود سامانه دادهمحور ملی، بوروکراسی، عدم هماهنگی بین دستگاهها و نداشتن برنامه منسجم برای حمایت از سفر داخلی، هستند که در نهایت فشار مضاعفی بر بومگردیها وارد میکنند. این اقامتگاهها نه مانند هتلهای بزرگ پشتوانه مالی دارند، نه مانند کسبوکارهای شهری دسترسی به منابع درآمد جانبی مانند ارائه خدمات رستورانی و ... که بتوانند از آن طریق امرار معاش کنند. در مقابل بسیاری از خانههای بومگردی در روستاها و مناطق دورافتاده واقع شدهاند و تنها راه ادامه حیاتشان گردشگری است. از این رو باید متولی گردشگری برنامهای برای جلوگیری از خروج آنها از بازار توریسم داشته باشد.